من دوری از حــرم کشیده ام و درک میکنم
این روزها ضریـح قدیـمی چه میکشد...
من دوری از حــرم کشیده ام و درک میکنم
این روزها ضریـح قدیـمی چه میکشد...
نشسته ام چو غبـاری به شـوق اذن دخـول
بیا بگو نتکـانند پادری ها را....
دلم تنگ امام رضاست...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
کاخ همه شاهان جهان را که بگردی
دربار کسی، پنجــــره فــــولاد ندارد...
السلام علیک یا شاه اقلیم توس
آب زرشک دارای ویتامین C فراوان و املاح است. طبیعت زرشک تا حدی سرد و خشک است. گیاه زرشک دارای آلکالوئیدی است به نام بربرین که تلخ مزه است. سابقه استفاده از زرشک به سالهای دور برمیگردد، ابوریحان بیرونی از دانشمندان مشهور ایرانی در کتاب خود از گیاهی به نام امبرباریس و خاصیتهای آن یاد کرده است که همان درخت زرشک است. اولین دانشمندی که خاصیتهای دارویی و غذایی زرشک را بررسی و بیان کرده، زکریای رازی، دانشمند بزرگ ایران در بیش از هزار سال پیش بوده است. زرشک از نظر طب سنتی ایران سرد و خشک است و مصرف میوه آن برای کاهش ترشحات مخاطی کاربرد دارد.
1- بعد از شستن دست ها در دستشویی، آنها را خشک نمی کنید!
دست های خیس ۱۰ هزار برابر دست های خشک، میکروب ها را به خودشان جذب می کنند.
این میکروب ها باعث شیوع مسمومیت غذایی، سرماخوردگی و آنفلوانزا می شوند.
مطلب دست خیس میکروب بیشتری دارد را بخوانید.
راه حل
تحقیقات نشان داده است به دلیل اینکه دستگاه های خشک کننده زمان زیادی را برای خشک کردن دست ها می گیرند، ممکن است با دست های خیس از دستشویی خارج شوید.
لذا دستانتان را با دستمال کاغذی یا حوله تمیز شخصی خشک کنید و از تماس دست خیس با دستگیره درب خودداری کنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر مطلب دستتان را با خشککن برقی خشک نکنید را مطالعه کنید.
2- از نوار بهداشتی بزرگ استفاده می کنید تا کمتر آن را عوض کنید!
استفاده از نوار بهداشتی بزرگ برای کمتر تعویض کردن آن، کار درستی نیست.
این کار تعادل طبیعی بافت ها را به هم می زند و احتمال ابتلا به برفک و عفونت تناسلی را افزایش می دهد.
راه حل
در زمان عادت ماهانه، هر ۴ تا ۶ ساعت یکبار در روز و هر ۸ ساعت یکبار در شب، نوار بهداشتی تان را عوض کنید تا خطر ابتلا به عفونت را کاهش دهد.
3- ایستاده غذا می خورید!
هنگامی که وقت ندارید بنشینید و با عجله و ایستاده غذا می خورید، برای دستگاه گوارشتان مضر است.
قورت دادن سریع لقمه های غذا، باعث گرفتگی عضلات گلو و مری و منجر به سوزش معده (ترش کردن غذا) می شود.
راه حل
حتما برای غذا خوردن وقت بگذارید، اما نه اینکه هنگام تماشای تلویزیون غذا بخورید.
محققان کشف کردند افرادی که با روش غلط غذا می خورند، هر روز به طور میانگین ۱۳۷ کالری اضافی دریافت می کنند.
4- ناخن هایتان را می جوید!
مطالعات مشخص می کند که ۹۰ درصد باکتری های موجود در دست ها، در زیر ناخن ها هستند.
جویدن ناخن خطر بیماری را افزایش می دهد، طوری که باکتری وارد پوستتان می شود و باعث زگیل، زخم و ورم انگشت تان می گردد.
راه حل
ناخن هایتان را کوتاه نگه دارید.
اگر نمی توانید ناخن تان را نجوید، ناخن هایتان را به کمی وازلین آغشته کنید.آن وقت ناخن هایتان بدمزه می شوند.
5- از بطری پلاستیکی آب دوباره استفاده می کنید، بدون اینکه آنها را بشویید!
شما نمی توانید میکروب ها را در یک بطری آب ببینید یا حتی بو کنید. اما میکروب ها می توانند باعث بروز مشکلاتی در روده و معده شما شوند.
هر بطری پلاستیک آبی که مجددا و بدون شستن آن استفاده شود، باعث تجمع میکروب ها و آلودگی بطری به میکروب ها می شود.
راه حل
بطری پلاستیک آب را قبل استفاده مجدد، با آب گرم و مایع ظرفشویی بشویید و خشک کنید.
6- ساک و لباس ورزشی تان را مرتب نمی شویید!
پوشیدن لباس های ورزشی مرطوب احتمال پخش شدن آکنه و تحریکات پوستی را افزایش می دهد.
محبوس شدن عرق در بخش های مختلف بدن باعث عفونت های قارچی و مخمری می شود، مخصوصا در ناحیه زیر سینه، یا در قسمت های تناسلی.
راه حل
بعد از هر بار ورزش کردن، باید هر یک از لباس های ورزشی که تماس مستقیم با بدنتان دارد مانند حوله ورزشی را بشویید.
بعد از آمدن به خانه، هرگز لباس های مرطوب و عرق کرده ورزشی را بدون شستن در ساک یا کیسه پلاستیکی نگه ندارید و فورا آنها را از ساک درآورید تا خشک و شسته شوند.
7- از دهان شویه به جای مسواک استفاده می کنید!
دهان شویه بیشتر باعث خوشبویی دهان می شود و تعداد کمی باکتری را می کشد و خیلی کم پلاک های دندانی را که نقش مهمی در پوسیدگیدندان و بیماری های لثه دارند، از بین می برد.
راه حل
دندان هایتان را روزی دو بار و هر بار به مدت دو دقیقه مسواک بزنید و آن را بعد از غذا خوردن انجام دهید.
قند موجود در غذا با پلاک دندان ها واکنش نشان می دهد و اسید تولید می کند که باعث می شود مینای دندان از بین برود.
مسواک زدن بعد از غذا خوردن، دندان ها را با فلوراید می پوشاند و از پوسیدگی آنها جلوگیری می کند.
ولی یادتان باشد بعد از مصرف غذاهای اسیدی مثل آب لیمو ترش یا آب پرتقال، دندان هایتان را مسواک نزنید، چون باعث سایش مینای دندان و خرابی دندان می شود.
8- با لنز چشم می خوابید!
چشمانتان قادر به تمیز کردن خودشان نیستند و زمانی که اکسیژن کمتری به سلول ها برسد، خطر عفونت را افزایش می دهد.
خوابیدن مکرر با لنز، منجر به آسیب های چشمی به صورت دائمی می شود.
راه حل
لنز چشم را باید قبل از خواب درآورید تا چشم ها استراحت کنند و استفاده از روش های غلط برای نگهداری آنها و یا استفاده از آب شیر برای تمیز کردن آنها باعث افزایش خطر ابتلا به عفونت چشمی می شود.
منبع: سایت آفتاب
قبلا دختر شایسته یک تعریف مشخص داشت که در اکثر مناطق کشور با کمی تفاوت دارای معنا بود. مثلا دختر نجیب و شایسته دختری بود که خانه داری بلد باشد. دختری که در کوچه و خیابان پوششی که از آن به حجاب تعبیر می شود داشته باشد. پرهیز خاصی در روابط با نامحرم را رعایت کند از والدین و همسر خود حرف شنوی داشته باشد و …
اما این تعریف ها امروزه به حدی متفاوت شده است که دیگر نمی توان گفت خصوصیات قابل قبول یک دختر شایسته نزد همه ی مردم این شهر چیست. مخصوصا در تهران تحول و تغییر در ارزشها بسیار بیشتر از سایر مناطق صورت گرفته است. دیگر بدحجابی مثل گذشته نمره ی منفی ندارد. بعضا دخترانی که از صبح تا شب با نامحرم اختلاطهای غیر ضروری دارند یا دخترانی که فقط مشغول یادگیری شغل های مردانه اند و هیچ سررشته ای از خانه داری ندارند، و… هم از مصادیق دختر شایسته دانسته شده اند. چه بسا در رسانه ها که به عنوان الگو هم معرفی می شوند.
شاید امروز بهترین تعریف برای یک دختر شایسته مخصوصا از منظر رسانه ها، دختر موفق بودن است. حال این موفقیت در هر زمینه ای که می خواهد باشد. مثلا دختر موفقی که قهرمان شطرنج جهان است. خواه نجابت رفتاری و حیای زنانگی در او دیده شود یا نه، هنرهای لازم یک زندگی زنانه را بداند یا نه. لیاقت مادر شدن داشته باشد یا نه. امروز موفق بود و چهره شدن اصل است نه ارزشهای سابقی که یک زن را به عنوان یک مادر و یک همسر خوب معرفی می کرد. علی ای حال دختر خوب و شایسته ی امروزی تفاوتهای اساسی با دختر خوب و شایسته ی زمان گذشته دارد.
اما این چیزها حقیقت را تغییر نمی دهد. در موارد زیادی دیده می شود که یک هنرمند خوب یک همسر خوب نیست. بسیاری از اوقات یک زن کارمند یا مدیر موفق یک مادر خوب نیست. برعکس چه بسا یک بانوی کم سواد و غافل از هنرهای آنلاین امروزی مادر بهتری باشد و هنر واقعی مادر بودن را در قلب و رفتارش داشته باشد.
اما این تغییرات نادرستی که در ارزشها و باورهای زنان صورت گرفته است در بسیاری از موارد به نفع ایشان نبوده است. امروزه ما بیش از گذشته نیازمند به ترویج و توسعه ی روحیه زنانگی در بین زنان هستیم. علم آموزی و به روز بودن دانش زنان چیز باارزش و خوبی است اما به حدی در اولویت قرار گرفته است که روی سعادت خاص این جنس سایه انداخته است. سعادتی که از رسیدن به کمال در صفات زنانه به دست می آید. افسردگیهای گسترده و همه گیری که بین زنان دیده می شود بیش از هر چیزی به فاصله گرفتن زنان از کمالات و روحیات زنانه اشاره دارد. چرا که درک لذت زن بودن برای سلامت روحی یک زن ضروری است. این در حالی است که بسیاری از رشته های علمی و فضای حاکم بر جامعه ی علمی کشور، بیشتر روحیه و صفات مردانه را پرورش می دهد و به تکمیل مردانگی کمک می کند. لذا دانش طلبان زن به تدریج از دنیای ظریف و لطیف خود فاصله می گیرند و دچار دگرگونی در احساسات و علائق فطری خود می شوند و با نیرویی که قدرت زنانه به ایشان می دهد در فضایی که مربوط به ایشان نیست پیش می روند و هر روز از درک لطافتها و زیباییهای دنیای واقعی خود غافلتر و محرومتر می شوند.
موفقتر از آن بانویی که پرچم کشورش را در عرصه ی مسابقات بین المللی بالا می برد، آن بانویی است که همسر و فرزندان موفقی پرورش می دهد
لذا به جاست به دختران خود بیاموزیم به دنبال کسب فضائل و هنرهایی باشند که به توسعه روحیه زنانه در ایشان نه تنها لطمه وارد نکند بلکه کمک کننده و پیش برنده هم باشد. دخترهای ما باید عمیقا به این درک برسند که سعادتشان در وهله اول در همسر خوب بودن و مادر خوب بودن است. سپس هر چه در مسیر هنر و دانش پیش روند نیکوتر و سعادتمندتر خواهند بود.
در حقیقت موفقتر از آن بانویی که پرچم کشورش را در عرصه ی مسابقات بین المللی بالا می برد، آن بانویی است که همسر و فرزندان موفقی پرورش می دهد. مگر اینکه همه ی این خصوصیات در یک نفر جمع شده باشد. شاید یک تحقیق میدانی دقیق بتواند اوج آرامش و سعادت واقعی بانوی دوم را نسبت به اولی ثابت کند. علی ای حال شایسته ترین دختر لزوما یک دختر موفق با توجه به الگوهای جهانی امروز نیست بلکه یک دختر نجیب خانه دار و مهربان است که توانایی ایجاد ارکان یک خانواده ی سالم و موفق را دارد.
ممکن است خودتان گمان کنید عشق است و فرد مقابلتان هم باور داشته باشد که این احساس مقدس، تنها دلیلی است که شما را به هم نزدیک کرده است. اما اشتباه میکنید. «حس ترحم»، چهره عشق را به خود گرفته و شما را به رابطهای وارد کرده که هیچگاه به آرامش نمیرسد.
گمان میکنید فرشته نجات هستید و میتوانید یکتنه، تمام مشکلاتی که زمین و زمان به وجود آوردهاند را از میان بردارید و تنها با یک «احساس گناه» به انتظار خوشبختی فردی نشستهاید که شادی و خوشبختی را به زندگی شما نمیآورد. ازدواج به پشتوانه این احساس، اتفاق عجیبی نیست. بسیاری از ما دوست داریم دایه عزیزتر از مادر باشیم و به جای ساختن یک زندگی برابر و سرشار از آرامش، ناجی فرد دیگری شویم. ناجیای که هرگز نمیتواند چیزی را تغییر دهد اما به امید اینکه فردا روز دیگری باشد، پایش را از یک رابطه نابرابر بیرون نمیکشد.
این تست مخصوص شماست؟
عشق و ترحم… فاصله این دو خیلی نزدیک است. در ذهن خیلی از دختران، عشق به معنی دلسوزی و نجات دهندگی و حمایت تا پای جان از کسی است که شاید شایستگی این حمایت را نداشته باشد.
آیا تا به حال، تنها به این دلیل که به احساسات کسی لطمه نزنید، به ازدواج با او فکر کردهاید؟
آیا در رابطهای هستید که بیشتر از آنکه دوست بدارید، دوست داشته میشوید؛ اما به خاطر صدمه نزدن به نامزدتان نمیخواهید ارتباطتان را قطع کنید؟
آیا تا بهحال به خاطر نجات دادن کسی از مشکلاتش یا تغییر دادن مسیر زندگیاش، به ازدواج با او فکر کردهاید؟
اگر پاسخ شما به این سۆالها مثبت است، بهتر است به این تست پاسخ دهید. ممکن است شما درگیر احساس گناهی باشید که میتواند زندگیتان را به باد دهد.
حالا نگاهی به پاسخهای خود بیندارید. طبیعی است که جواب شما هم مثل بیشتر آدمهای احساساتی، به یکی، دو سۆال مثبت باشد اما مراقب باشید. اگر به بیشتر از ۴ سۆال جواب «بله» دادهاید، احتمالا احساس گناه در زندگی احساسی شما حکمرانی میکند و نمیگذارد که عشق به زندگیتان وارد شود. حالا وقت آن است که یکبار دیگر جملات را بخوانید. شاید تاکنون، خودتان هم نمیدانستهاید که به چه دلیل در یک رابطه ماندهاید و ارتباط شما با اطرافیانتان، براساس چه اصولی پیش میرود.
چند نصیحت دوستانه
گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی، مشکلهای اقتصادی و اجتماعی و دلیلهای دیگر است. برای نمونه، دختری که به پسری وابستگی شدید دارد، مسوولیت زندگی او از جمله کار، مسکن و مسائل مادی را میپذیرد. چنین انگیزههایی بعد از مدتی کوتاه، رو به خاموشی میرود و در نهایت، زندگی مشترک را با بحران مواجه میسازد.
یادتان نرود شما مسئول مشکلات دیگران نیستید. شما آنها را به وجود نیاوردهاید و اگر عوامل دیگر مهیا نباشد، نمیتوانید آنها را از بین ببرید. شما ازدواج می کنید تا خوشبخت باشید و از زندگی تان لذت ببرید. ازدواج می کنید تا بخشی از نیازهای دیگری را برطرف کنید و در مقابل بخشی از نیازهای شما برآورده شود. اگر قرار باشد وارد رابطه ای شوید که بخش زیادی از بار آن به دوش شما است و فقط شما مسئول خوشبخت کردن طرف مقابل باشید، نیازهای خودتان برآورده نشده باقی می ماند و در مواجهه با مشکلات هیچ دستی نیست که به شما کمک برساند.
ممکن است نامزد شما، از افسردگی یا مشکل روانی دیگری رنج ببرد. اگر میبینید که خودش در برطرف کردن مشکلاتی که دارد یا کنار آمدن با آنها ناتوان است، از او بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد. شما نه متخصص هستید و نه قرار است از ازدواج تان درمانگاه بسازید.
درست است که بعد از ازدواج، شما هم در شادیها و هم در مشکلات، همراه فرد مقابلتان خواهید بود؛ اما همراهی در مشکلات نباید دلیل اصلی شما برای ادامه دادن این رابطه باشد.
زندگی با فردی که از عهده حل مشکلاتش برنمیآید و برای ایستادن، به یک تکیهگاه احتیاج دارد، خیلی زود شما را خسته و دلزده میکند. بعد از مدت کوتاهی، شما تبدیل به فردی خواهید شد که هیچ وقت، انرژیای برای خودش ندارد و هرچه در وجودش هست را برای دیگران خرج میکند.
ویژگیهای فرد مقابل و دلایلتان برای ازدواج را بنویسید. حالا یکبار دیگر نوشتههایتان را مرور کنید. آیا واقعا پای عشق در میان است؟
اگر نامزد شما میگوید بدون شما نمیتواند زندگیاش را ادامه دهد، شما مقصر نیستید. کسی که درگیر یک احساس طبیعی و سالم است، به ارتباط عاطفی تنها به عنوان یکی از جنبههای زندگی نگاه میکند و در صورت از دست دادن این رابطه، دلایل دیگری را برای ادامه و بازسازی زندگیاش دست و پا میکند.
شکست عاطفی برای همه آدمها دشوار است اما یک فرد سالم میتواند ناراحتیها و دلتنگیهایش را مدیریت کند و بعد از مدتی عزاداری برای این رابطه از دست رفته، توان ساختن یک زندگی موفق و شاد را پیدا میکند.
فردی که به این شکل به شما ابراز علاقه میکند، عاشق شما نشدهاست، بلکه برای پرکردن خلاهای احساسیاش، تا این حد به شما احساس وابستگی و نیاز میکند. فردی که احساس خلاء روانی میکند، حتی با وجود یک فرشته نجات هم نمیتواند از این احساس نجات پیدا کند. احتمالا این شخص همیشه دلیلی برای ناراحتی و ناامیدی دارد و با حل یک مشکل، دلیل دیگری برای ابراز حس ناتوانیاش پیدا میکند.
روزی که یک تیم دونفره را تشکیل میدهید، باید تواناییهای زیادی داشته باشید، یکی از مهمترین تواناییهایی که در این ارتباط دو نفره مهم است، داشتن پختگی یا بلوغ عاطفی است. فکر میکنید به بلوغ عاطفی رسیدهاید؟ برای اینکه به این سوال پاسخ دهید، لازم نیست مقابل آینه بایستید چون این بلوغ هیچ ربطی به ظاهر شما ندارد. فقط در این مقاله تا انتها با ما همراه باشید؛