فکر می کنید می توانید طرف مقابل را تغییر دهید
بسیاری از افراد به خصوص خانم ها مستعد پذیرش این باور غلط هستند که می توانند با عشق، توجه، تلاش و علاقه و یا حتی با بچه دار شدن همسر آینده زندگی خود را تغییر دهند. اما آنچه از آن غافل می مانیم این است که عادت های رفتاری طرف مقابل ما طی سال ها و پس از شکل گیری هویت او، تقویت شده است و به این سادگی قابل تغییر نیست.
پس هیچگاه با آینده و استعدادهای نهانی و درونی فرد ازدواج نکنید. اگر رفتارهای حال حاضر فردی را نمیپسندید و با آنها راحت نیستید مطمئن باشید در زندگی آینده هم این مشکلات را خواهید داشت، پس اصلا با آن فرد ازدواج نکنید. حواستان باشد که بیشتر افراد بعد از ازدواج بدتر هم میشوند. در دوران آشنایی به روحیات، شخصیت، عادتها، مهارتهای ارتباطی، وضعیت ظاهری فرد مقابل خوب دقت کنید و مطمئن شوید میتوانید با چنین ویژگیهایی راحت کنار بیایید.
زیبایی چهره را با زیبایی باطن اشتباه می گیرید
زیبایی میتواند مثل جرقه آتش رابطه را روشن کند ولی تنها یک شخصیت خوب میتواند آتش رابطه را روشن نگه دارد هنگام تصمیم گیری حواستان باشد که وقتی اسیر زیباییها و عشق هستید ممکن است خیلی تصمیمتان عاقلانه نباشد، درست است که بین شما عشق و علاقه وجود دارد ولی آیا همان قدر که نسبت به عشق خود مطمئن هستید به شخصیت طرف مقابل هم اطمینان دارید؟
یادتان باشد 4 ویژگی شخصیتی وجود دارد که باید حتما در طرف مقابل چک کنید:
فروتنی
آیا این فرد عقیده دارد که « انجام کار درست » خیلی مهمتر از آسایش شخصی است؟
مهربانی
آیا این فرد از کمک کردن به دیگران لذت میبرد؟ چگونه با دیگران برخورد میکند؟ آیا سعی میکند برای دیگران خوشایند باشد؟ آیا علاقهای به کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه دارد؟
مسئولیتپذیری
تا چه حد میتوان روی حرفهای او حساب کرد؟ اگر بگوید کاری را انجام میدهد، میتوان مطمئن بود؟
خوشحالی
چقدر از خودش راضی است؟ آیا از زندگیاش لذت میبرد؟ آیا به لحاظ عاطفی و هیجانی ثبات دارد؟
در نهایت از خودتان بپرسید:دوست دارید بیشتر شبیه این آدم باشید؟ آیا دوست دارید فرزندتان بیشتر شبیه این آدم باشد؟
وقتی زندگی مشترک، هدف مشترک معنا می شود
در این صورت انتخاب شما اشتباه است چون درباره هدفها و اولویتهای معمولی و متعارف زندگی تفاهم ندارید .
3 راه پایهای که ارتباط ما را با فرد دیگر برقرار میکنند، عبارتند از:
- زیبایی (تمایل قلبی) و سازگاری
- یکسان بودن هدفهای متعارف زندگی
- داشتن علائق مشترک
حواستان باشد که فرد مقابل شما وابستگی بیمارگونه به فرد یا چیز خاصی نداشته باشد چون چنین فردی نمیتواند تمام احساسات خود را در اختیار شما قرار دهد و مسلما اولویتهای شما هم یکسان نخواهد شد و این نمیتواند پایه یک زندگی خوب را بسازد
وقتی ارتباط 2 نفر عمیقتر میشود که هدفهای متعارف و لازم زندگی آنها یکسان باشد و تصمیم بگیرند با هم به آن هدفها برسند. بعد از ازدواج ممکن است 2 اتفاق در زندگی شما بیفتد یکی اینکه باهم و در کنار هم رشد کنید و دیگر اینکه هر کدام جدا و بدون نیاز به هم فرآیند رشد خود را طی کنید، اگر میخواهید در کنار هم رشد کنید باید اول از همه با خود فکر کنید و به این نتیجه برسید که در « زندگی به دنبال چه هستید » یعنی به عنوان مثال در دوران مجردی خود برای چه حوزهای زندگی میکردید، حالا فردی برای شما مناسب است که در این حوزه عقیدهای کاملا شبیه شما داشتهباشد. این دقیقا تعریف یک شریک زندگی است. شریک زندگی کسی است که شریک هدفهای شما باشد، یعنی 2 نفری که کاملا شبیه هم مفهوم زندگی را درک میکنند و برهمین اساس اولویتها، هدفها و ارزشهای مشترک در زندگی دارند.
تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری طرف مقابل می شوید
بسیاری از ما در انتخاب همسر خود متاثر از عوامل زیادی هستیم، عواملی مانند: پول فرد، جایگاه اجتماعی و نفوذ فرد، ثروت خانوادگی ، شغل، شهرت، زیبایی و...
گاهی ممکن است فکر کنیم که این عوامل در انتخاب ما تاثیری ندارد! اما در واقعیت چنین چیزی کمتر دیده می شود. مهم است که به لحاظ عواملی که ذکر شد شباهت هایی بین دو طرف وجود داشته باشد، اما شباهت داشتن با تحت تاثیر قرار گرفتن متفاوت است. وقتی یک رابطه صرفاً به دلیل مسائل اقتصادی و مادی یا تنها به خاطر هر یک از عوامل ذکر شده، شکل گرفته باشد، یک رابطه ناسالم است.
تسلیم نیاز جنسی می شوید
یکی از مسائل عمده ای که در تصمیم گیری صحیح ممانعت ایجاد می کند، میل جنسی است. البته تنها و بهترین راه برای پاسخ به این میل، ازدواج است، اما این مسئله نباید فرآیند انتخاب همسر را تحت الشعاع قرار دهد. به همین دلیل، لازم است:
الف ) با حوصله و بدون عجله در طول زمان با فرد مقابل خود آشنا شویم و برای ازدواج کردن عجله نکنیم.
ب ) از هرگونه رابطه جنسی قبل از ازدواج پرهیز کنیم تا بدون تاثیر آن روابط به شناخت یکدیگر برسیم.
وقتی دلتان برای طرف مقابل می سوزد
وقتی فرد مقابلتان به لحاظ احساسی و عاطفی دچار مشکل بوده و در عین حال میخواهد یک رابطه را با شما شروع کند ممکن است شما را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. این مشکل عاطفی حتی میتواند وابستگی بیش از حد به پدر و مادرش باشد یا وابستگی بیمارگونه او به کار یا تفریحاتی خاص یا پول و حتی اینترنت و...حواستان باشد که فرد مقابل شما وابستگی بیمارگونه به فرد یا چیز خاصی نداشته باشد چون چنین فردی نمیتواند تمام احساسات خود را در اختیار شما قرار دهد و مسلما اولویتهای شما هم یکسان نخواهد شد و این نمیتواند پایه یک زندگی خوب را بسازد.
تردیدهای خود را نادیده می گیرید
تردید داشتن در فرآیند تصمیم گیری در انتخاب همسر آینده، امری بسیار عادی است اما بی توجهی به احساسات درونی و تردیدهایی که داریم، مسلما اشتباه است. زمانی که درباره مسئله ای تردید داریم تا هنگامی که برطرف نشده است نباید ازدواج کنیم.
بهتر است با شناخت بیشتر و دادن زمان بیشتر به خودمان و بررسی موضوع بر تردیدها غلبه کنیم.
باور دارید که پس از ازدواج مشکلات کم می شود
بسیاری از ما امیدواریم، مشکلات یا نقایصی که پیش از ازدواج متوجه آنها شده ایم، پس از ازدواج برطرف شود. اما لازم است خاطر نشان کنیم که آنچه در خلال آشنایی از فرد می بینیم به احتمال بسیار زیاد بعد از ازدواج نیز تداوم خواهد یافت. یکی از بهترین راه ها برای شناخت و انتخاب همسر آینده، مشاهده نحوه تعامل او با خانواده اش است. نوع برخورد فرد در خانواده اطلاعات زیادی در باره نحوه رفتار عادی او به ما می دهد و به ما کمک می کند تا پیش بینی کنیم که این فرد بعد از ازدواج چگونه رفتار خواهد کرد.
اگر فرد در ارتباط با خانواده خود صادق و راحت باشد، احتمالا بعد از ازدواج هم این چنین خواهد بود و اگر با خانواده خود با تعارض و دوگانه رفتار کند، احتمالا همان الگو را هم نسبت به همسر خود به کار خواهد برد هرچند بسیاری عقیده دارند که همه توان خود را به کار خواهند گرفت تا الگوهای رفتاری خانواده خود را دوباره اجرا نکنند مثلا می گویند: «من مثل پدرم نیستم» هرچند افراد می توانند تغییر کنند اما به یاد داشته باشید گفتن این حرف ها به مراتب راحت تر از عمل کردن به آن هاست.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.