هر چند روی این تخت چشم انتظار مانده است اما برای رفتن او بی قرار مانده است هر روز در گلویش آواز رود جاریست حتی هوای خانه با نام او بهاری ست هر روز می نویسد مشق شهادتش را باید که پاس داریم ای دوست حرمتش را (عبد الحسین رحمتی)
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند. اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.