برخی از وابستگان به کاندیداهای رقیب هم عنوان میکنند که ایشان سابقه اجرایی ندارند. با اینکه میدانند ایشان در بالاترین ردههای سیاسی مسؤلیت داشتهاند. چرا چنین تهمتی میزنند؟
بله این ادعا را هم از سوی برخی وابستگان دیگر کاندیداها در مورد دکتر جلیلی شنیدهام ولازم است چند نکته را عرض کنم. اول اینکه برخی چنان تأکید میکنند که انگار اصل بر این است که سابقه اجرایی دلیل برتری افراد است. با این منطق صلاحیت اعضای محترم شورای نگهبان را هم زیر سؤال میبرند. چون این شورا سوابق و توانمندیهای افراد را بررسی کرده است بعد نظرش را بر اساس آنها داده است. اگر برای شورای نگهبان که تنها مرجع قانونی احراز صلاحیتها هستند این موضوع احراز نشده بود که آنها ایشان را تأیید نمیکردند. برخی چنان بر ادعای خود اصرار میکنند که صلاحیت شورای نگهبان را زیر سؤال ببرند. نکته دوم و مهمی را لازم است اینجا عرض کنم و آن اینست که ما چهار دولتی که بعد از انقلاب داشتیم از دولتهای آقایان میر حسین موسوی و سازندگی هاشمی و اصلاحات خاتمی و احمدی نژاد هر کدام ویژگیهای مشترکی داشتند. یکی از این ویژگیها این بود که متأسفانه عموماً کسانی را به کار دعوت میکردند که مطیع رؤسای دولتهای وقت باشند. کسانی که مطابق نظر و رأی این رؤسا عمل بکنند را بکار میگرفتند و اگر چند استثنا را کنار بگذاریم عموماً اینگونه بوده است. یعنی کسانی میتوانستند وارد کار اجرایی شوند که وابستگی داشتند به باندهای سیاسی. در حالیکه ما افراد توانمندی در عرصههای مختلف داریم که حاضر نیستند حریت و شخصیت خودشان را به خاطر اطاعت محض از رئیس دولت و باندهای سیاسی نادیده بگیرند و مطیع محض اوامر شوند. بنابراین نمیتوان این را دلیل گرفت که چون افرادی در محیطهای باندگونه ورود نکرده و در محیطهای باندی رشد نکرده اند پس توانمندی لازم را هم ندارند. این حریت و استقلال آنهاست که باعث شده توانمندی آنها توسط همین باندها دیده نشود و از آن استفاده نشود یا اینکه حتی انکار هم بشود.
نکته سوم اینه چه کسی گفته سابقه اجرایی اصل اساسی در دادن مسؤلیتهاست؟ اگر شما در سیره رسول خدا (ص) هم نگاه کنید میبینید که وجود مقدس آن حضرت تمام افراد با سوابق اجرایی و آنهایی که توانمندیهای زیاد آنها در عرصههای مختلف با اثبات رسیده بود را تحت امر اسامه ابن زید قرار دادند که فاقد سابقه اجرایی بود. چرا؟ چون وجود مقدس پیامبر در ایشان این توانایی را تشخیص داده بودند. در آن زمان خیلیها اعتراض کردند و در برابر این تصمیم ایستادند که چرا ما را با این سوابق و توانمندیها تحت امر اسامه کمتجربه قرار میدهید که حضرت پاسخ آنها را دادند و آنها را از خودرأیی نهی کردند. ببینید اسامه فاقد هر گونه سابقهای بود ولی پیامبر به او مسولیت داد. البته الان آقای دکتر جلیلی جوانترین کاندیدای انتخابات است اما سابقه اجرایی خوبی هم دارد. هم در وزارت خارجه کارنامه موفقی داشته است و هم بعد از آن. ایشان در وزارت خارجه هفده سفیر متخلف را برکنار کرده است و نگذاشته که این رسانهای شود. این نشاندهنده قاطعیت ایشان و نیز اهمیت حفظ حرمت نظام بای ایشان است که دشمنان نتوانند به نظام خردهای بگیرند. ایشان مسؤلیتهای بزرگتری هم داشتهاند. بخصوص کسی که مسؤلیت امنیت سال ۸۸ را بر عهده داشت و مدیریت حوادثی مانند فتنه ۸۸ را که فتنهگران و خائنین آفریدند انجام داد کار مهمی را به سرانجام رسانده است. چون دشمنان خارجی هم آن دوران خیلی به حوادث داخل ایران طمع کرده بودند و مرتب آتش بیار معرکه بودند و گذر از آن کار سنگینی بود. مدیریت امنیتی کشور، عظمت و ارزش و اهمیتش از بسیاری از حوزهها بیشتر است.
نکته چهارم اینکه پیامبر اسلام (ص) در دادن مسؤلیت به افراد دو اصل اساسی را مد نظر قرار می دادند. اول تعهد و ایمان و اخلاص و دوم تخصص و کارآمدی. یعنی افرادی که صحابی ایشان محسوب می شدند هر چند قبلاً سابقه شرک داشتند هر وقت میگفتند ایمان آوردیم حضرت میپذیرفتند و با توجه به شناختی که از توانمندی آنها داشتند به آنها مسؤلیت می دادند. مثلاً خالد ابن ولید یک فرد توانمند و نابغه سیاسی و نظامی بود که بعد از ضربهای که در جنگ احد به مسلمانان وارد کرده بود آمد مسلمان شد. خب ما ملاک ظاهری برای سنجش ایمان و اعتقاد افراد نداریم و اصل بر برائت است مگر خلاف آن ثابت شود. بعد همین خالد در دعوت به اسلام فرصتی یافت که دید میتواند انتقام قبل از اسلام را از طایفه بنی جزیمه بگیرد و به بهانه اسلام نیاوردن آنها حمله کرد و جنایت کرد. وقتی پیامبر این را فهمیدند بسیار ناراحت شدند و گفتند خدایا من به تو پناه میبرم و از جنایت ولید ابراز برائت میکنم و او را برکنار کردند. از آنطرف هم ابوذر غفاری را داریم که هم ایمان و هم تعهدش ثابت بود. پیامبر یک مسؤلیتی به او دادند که نتوانست خوب به سرانجام برساند و عمل کند. اما شما ببینید ابوذر در فرمایشات ائمه و پیامبر چه جایگاهی دارد و خالد ابن ولید چه جایگاهی؟ ابوذر چون ایمان و تقوای کاملی داشت اگر کاری را از پیش نبرد حداقل ضربهای هم نزد و از معدود کسانی بود که از حضرت امیر (ع) جدا نشد، در دفاع از ایشان کوتاهی نورزید، ولی خالد ابن ولید توانمندی خوبی داشت ولی تعهد نداشت و رودرروی ولایت امیرالمؤمنین ایستاد و با غاصبان ولایت هم کاسه شد امروز مورد لعن و نفرین ما قرار دارد. پس اصل برای ما هر دو نکته تعهد و کارآمدی است ولی برجستگی و اولویت تقوی و اخلاص است. چون انسان خداترس اگر نتواند کاری از پیش ببرد ضربهای هم نمیزند. در تاریخ اسلام هم میبینیم که ائمه و پیامبر اسلام درباره چهرههایی که صلاحیت کافی دارند و میتوانند ثابت قدم باشند در ارزشهای اسلامی، تعابیری بکار بردهاند که مردم بشناسند و اگر در مواقعی دچار تردید شدند راه درست را تشخیص دهند. مثلاً در عرب با اینکه اسلام آمده بود اما هنوز هم قبیله و قوم داشتن و حسب و نسب ارزش بود. در چنین محیطی سلمان فارسی هیچ ارزشی نداشت. چون هم عرب نبود و از عجم محسوب میشد و هم اینکه برده بود و حتی وقتی آزاد میشد نمیتوانست مثل دیگر آزادهها موقعتی کسب کند و منزلتی داشته باشد. ولی وقتی پیامبر ایمان و اخلاص ایشان را در حد بسیار بالایی دیدند فرمودند «منا اهل البیت». مقامی که هیچکدام از اصحاب به آن نائل نشدند. یعنی کسی که برده بود سبقت می گیرد بر همه افراد سابقهدار در اسلام. این یعنی اینکه در اسلام سابقه مهم نیست تقوی و ایمان و اخلاص مهم است. پیامبر می فرمود بهشت مشتاق سلمان و ابوذر و مقداد است. این یعنی اینکه دنبال این افراد بروید. یا صداقت یک شاخص بسیار بزرگ است و در وصف ابوذر جملات آنچنانی فرمودند. یا «عمار» را میزان تشخیص جبهه حق از باطل بیان میکردند. یعنی هر جا عمار هست جبهه حق است و مقابلش جبهه باطل. خب بعضیها که در اثر جوسازیها علیه حضرت علی(ع) دچار تردید شده بودند وقتی دیدند عمار کجاست و به دست چه کسانی شهید شد تردیدشان برطرف گردید و یقین کردند که جبهه علی (ع) جبهه حق است. در نتیجه به هنگام بروز فتنهها که حق و باطل مخلوط میشود این شاخصها مهم است. یکی از ویژگیهای بارز و ممتاز آقای جلیلی نسبت به سایر کاندیداها اینست که اولا برخلاف برخی، توانمندیهای خود را با اغراق و غلو بیان نمیکند و حتی سعی نمیکند برایش دلیل و شواهد بیاورد. چون برخی از کاندیداها در برنامههای مختلف تلویزیونی سعی میکردند با آوردن شواهدی که ارتباطی به موضوع نداشت خودشان را ثابت کنند. ایشان به هیچیک از سوابق خود اشاره نکرد و از کارهای مثبت خود سخن نیاورد و اگر در مسأله هستهای هم وارد شد بخاطر جوسازیها و روشهای غیر اخلاقی رقبایی بود که قصد تخریب داشتند. ایشان به دفاع از حق و گفتمان مقاومت برخاست و نه دفاع از خود. یعنی جلیلی کسی است که نه تنها فضیلتهای خودش را بیان نکرد حتی به سیاهنمایی و کنایه زدن هم وارد نشد و این نکات مهم از دید مردم فهیم و نکته سنج ما مخفی نمیماند.
دکتر در سخنرانیهای اخیر خود گفتهاند که غیر از فتنه و انحراف امروز «جریان تردید» هم کشور ما را تهدید میکند. نظر شما چیست؟
ببینید ما یک فتنه و انحراف داشتیم که خودش را نشان داد ولی اخیراً در میان مردم گروهی آمدهاند که مردم را به تردید میاندازند. اینگونه القا میکنند که ای مردم! شما ممکن است بخاطر انتخابی که میکنید مخاطرات زیادی برایتان ایجاد شود. یعنی در دل مردم ترس وارد میکنند تا در تصمیم مردم شبههافکنی و تردید ایجاد کنند. مردم را از دنیایشان میترسانند تا در ایمانشان خلل وارد کنند. یعنی به بهانه دنیا آخرت و اعتقاد را به خطر میاندازند. ما نمونههای تاریخی فراوانی برای این جریان تردید و نقش جریان تردید افکن در سست کردن جبهه حق داریم. مثلاً موقعی که امام حسین(ع) به عنوان امام حق، راه خود را انتخاب کرده و راه خود را مقابله با حاکم جائر زمان دیده بودند که در این راه حتی اگر لازم باشد جان خود را فدا کنند، برخی از اصطلاحاً خودیها نسبت به راه امام و مسیر امام تردید افکنی میکنند. یعنی عبداله ابن جعفر یعنی نوه عموی پیامبر و شوهر حضرت زینب (س) یا محمد حنفیه آمدند پیش حضرت و حرفهایی زدند که ظاهر حرف آنها از سر دلسوزی است اما کارکرد و نتیجهاش تردیدافکنی است. مقام معظم رهبری در یک زمانی در سخنانی به مناسبت سوم شعبان نکاتی گفتهاند که بازخوانی آنها بسیار درسآموز است. ایشان میفرمودند (قریب به مضمون) امام حسین مظهر صبرهای بسیار طاقتفرسات. صبر بر شهادت یاران، صبر بر شهادت عزیران و فرزندان، صبر بر تشنگی کودکان و اصحاب سپاهش، اما صبر سنگینتر و سختتر سید الشهدا صبر در برابر تردید افکنیهای افراد خودی مانند محمد ابن حنفیه و عبداله ابن جعفر بود که میگفتند به طرف عراق نروید که همان قضایای پدر و برادرتان برای شما اتفاق میافتد. این بحثها برای کسانی که در اطراف امام هستند و مسیر را انتخاب کردهاند تأثیر منفی میگذارد و آنها را دچار مشکل و شبهه میکند. لذا امام صبری که در برابر این تردید افکنان کرده است بسیار مهمتر از دیگر صبرهاست. کسانی هم امروز در قالب دلسوزی دارند در تداوم و تأکید ما بر ارزشهای اسلامی و انقلابی تردید ایجاد میکنند که این کمی از فتنه و انحراف ندارد و البته پیچیدهتر مطرح میشود. در حال حال از نظر حقیر آقای دکتر جلیلی بدون تردید نامزد اصلح این دوره انتخابات برای تداوم ارزشهای انقلاب ما هستند و توانایی باز کردن گرههای اقتصادی را هم دارند انشاءاله و مردم عزیز ما باید مواظب باشند که تحت تأثیر این شبههافکنیها و تردیدافکنیها قرار نگیرند و در ادامه این مسیر تردید به خود راه ندهند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.