روزی که یک تیم دونفره را تشکیل میدهید، باید تواناییهای زیادی داشته باشید، یکی از مهمترین تواناییهایی که در این ارتباط دو نفره مهم است، داشتن پختگی یا بلوغ عاطفی است. فکر میکنید به بلوغ عاطفی رسیدهاید؟ برای اینکه به این سوال پاسخ دهید، لازم نیست مقابل آینه بایستید چون این بلوغ هیچ ربطی به ظاهر شما ندارد. فقط در این مقاله تا انتها با ما همراه باشید؛
ما بدون اینکه آگاه باشیم در انتخاب همسر تا حد زیادی دنبالهرو معیارهای فرهنگیمان هستیم. فرهنگ ما آنقدر در رگ و پی ما ریشه دوانده است که حتی اگر به آن انتقاد هم داشته باشیم، نمیتوانیم تاثیر آن را در انتخابهایمان نادیده بگیریم. بیشتر ما در جستجوی معشوقی هستیم که سنش به ما نزدیک باشد؛ از نظر زیبایی، تحصیلات، سطح اقتصادی- اجتماعی و مذهبی شبیه خودمان باشد و در ضمن خیلی هم کوتاهتر یا بلندتر از ما نباشد!
1: ظاهر بد
در موقعیتی که شما هستید، نظافت و آراستگی اهمیت زیادی دارد. این مسئله نقش مهمی در تصمیمگیری خانمها در قبول دعوت یک مرد دارد. اولین تاثیرات با ظاهر شروع میشود، پس مطمئن شوید که نظافتتان در بهترین و کاملترین وضعیت باشد. تمیز بودن دندانها اهمیت زیادی دارد و نشانه مسلم این است که شما به خودتان میرسید. بدبو بودن نفستان هم میتواند یک نشانه خیلی بد برای خانمها باشد. حتماً از خوشبوکنندههای نعناعی استفاده کنید. موهایتان هم خیلی مهم است و برای اینکه پاسخ «نه» نشنوید حتماً آن را مرتب و زیبا و تمیز نگه دارید. لباسهایتان هم خیلی مهم است. این به آن معنا نیست که حتماً باید کت و شلوار تنتان کنید. فقط کافی است خوشلباس و مرتب باشید. لباسهای کهنه یا کثیف باعث میشود نامرتب به نظر برسید. هرچه که بپوشید، پیراهن و شلوار یا تیشرت و شلوار جین، دقت کنید که تمیز باشند،پارگی نداشته باشند و مناسب آن محل باشند.
2: نومیدی زیاد
خانمها میتوانند نومیدی شما را از کیلومترها تشخیص دهند. نومیدی اعتماد به نفس شما را میگیرد و میتواند موجب اضطراب و استرس زیاد شود. این در نظر خانم یک نقطه منفی است و به یک «نه» محکم میانجامد. زمانهایی هست که این نومیدی میتواند خود را نشان دهد، بنابراین باید قبل از اینکه اتفاق بیفتد آن را تشخیص دهید و از آن جلوگیری کنید.
3: فقدان حس جاهطلبی و چشمانداز شغلی
در نظر خانمها فقدان جاهطلبی در آقایان یک امتیاز منفی است. خانمها مردهایی را دوست دارند که جهتی مشخص در زندگی داشته باشند. اگر هنوز در خانه نشستهاید و مشغول بازیهای کامپیوتری هستید و نمیدانید میخواهید با زندگیتان چه کنید، مطمئن باشید که جواب «نه» میشنوید. زنها توانایی مردان برای برقراری رابطه و مناسب بودن آنها را برحسب اینکه بعنوان یک شخص که هستند، میسنجند. هیچکس نمیگوید باید در سطح بیلگیتس باشید اما لازم است که بدانید که میخواهید با زندگیتان چه بکنید، مخصوصاً اگر دهه 20 سالگی را به پایان رسانده و در اوایل دهه 30 خود باشید.
داشتن چشم انداز شغلی خوب هم برای خانمها خیلی مهم است زیرا به آنها نشان میدهد که میتوانید از عهده حمایت مالی آنها برآیید یا خیر. نکته مهم اینکه خانمها مردهایی را ترجیح میدهند که استقلال مالی داشته باشند نه کسانی که هنوز به خانواده و دیگران متکی هستند.
زنها هم درست مثل مردان به آینده نگاه دارند و برای این منظور باید توانایی مالی پشتیبانی مالی آنها را داشته باشید. بااینکه در زندگی مدرن زنان هم به دنبال استقلال مالی خود هستند اما مطمئناً نمیخواهند مجبور باشند همه هزینهها را خودشان به تنهایی متقبل شوند. راهحل این است که اگر نمیخواهید ردتان کنند، دست به کار شوید و کمی به زندگی کاری خود سروسامان دهید.
4: خستهکننده بودن
زنها معمولاً به مردهایی که خستهکننده هستند و هیچ حرفی برای زدن ندارند روی خوش نشان نمیدهند. اگر طبیعتاً خجالتی و درونگرا هستید، بنابراین باید قبل از نزدیک شدن به یک زن، حرفهایتان را آماده کنید. حرف زدن درمورد موضوعی که او هیچ علاقهای به آن ندارد یا خستهکننده به نظر میرسد مطمئناً با یک پاسخ «نه» محکم مواجه خواهد شد. در دوران آشنایی شاید بد نباشد کمی درمورد علایقش از او سوال کنید.
اگر واقعاً نمیدانید درمورد چه باید صحبت کنید، یکی از موضوعاتی که خودش دوست دارد را انتخاب کنید. توانایی حفظ مکالمه فراتر از پاسخهای بله و خیر نشانه هوش مرد و مهمتر از این اجتماعی بودن اوست. اینکه چه بگویید به خودتان بستگی دارد. صحبتهای کلیشهای شاید خیلی جذاب نباشد اما برای شکستن یخ بین شما میتواند خوب باشد.
5: غیرمستقیم حرف زدن
کلماتی هستند که نباید برای درخواست ازدواج از یک زن از دهانتان خارج شود. زنها از مردانی خوششان میآید که درمورد خواستههایشان رک و راست هستند. البته بین رک بودن و پررو بودن تفاوت زیادی هست که شما باید بتوانید تعادلی بین این دو پیدا کنید. بهترین راه این است که بدون دست دست کردن و ایما و اشاره، خیلی صریح و محترمانه یا با وساطت یک بزرگتر به او پیشنهاد ازدواج دهید.
نزدیک شدن به زنانی که به تازگی با نامزد قبلی خود به هم زدهاند فکر خوبی نیست. این بر هم خوردن رابطه میتواند بسیار دردناک باشد و باعث شود آمادگی روحی و روانی لازم را نداشته باشند. در چنین موقعیتی بهتر است بگذارید کمی زمان بگذرد تا به حالت عادی زندگی خود برگردد
6: تحتفشار گذاشتن
اعتمادبهنفس داشتن با تحتفشار گذاشتن خیلی فرق دارد. گذاشتن پایتان آنطرف خط میتواند منجر به شنیدن پاسخ منفی شود. خانمها برحسب تجربیات قبلیشان متفاوت هستند و استفاده از رویکرد قبلی برای یک فرد جدید میتواند منجر به شکست شود. در انتهای گفتگو درمورد ملاقات بعدی یا ردوبدل کردن روشهای تماسی حرف بزنید خیلی مهم است اما دقت کنید که اگر پاسخ منفی داد زیاد اصرار نکنید. سکوت میتواند روش خوبی باشد، صبر کنید تا پاسخ بدهد و بعد اگر پاسخ موردنظرتان را دریافت نکردید، یک سوال متفاوت بپرسید.
7: زبان بدن ضعیف
زبان بدن مثبت سلاحی سرد در جنگافزار شماست که اگر درست استفاده شود میتواند نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد. دقت کنید که همیشه درست و صاف بایستید، قوز کردن یا تکان دادن پاها نشانه نداشتن اعتمادبهنفس است. اگر در جایی شلوغ هستید، حتماً بلند و شمرده صحبت کنید. هیچکس دوست ندارد با مردی صحبت کند که مجبور باشد هر حرفش را بخواهد تکرار کند.
وقتی با او حرف میزنید مستقیم به او نگاه کنید. این نشان میدهد که به آن گفتگو و حرفهایی که میزند علاقهمند هستید. اگر چشمهایتان دور اتاق بچرخد نشانه این است که حوصلهتان سر رفته است. اگر پایین را نگاه کنید نشانه این است که کمرو هستید و اعتمادبهنفس ندارید و هر دو اینها اصلاً موردعلاقه خانمها نیست.
8: ریلکس باشید و لذت ببرید
بهترین مکالمات آنهایی هستند که مفرحاند و راحت جلو میروند. شوخ طبع بودن و اینکه خودتان باشید را یادتان نرود. خانمها اغلب میتوانند حدس بزنند که چه زمان مردها دو رو هستند. لازم نیست در کل گفتگو نقش یک کمدین را بازی کنید اما اینکه خودتان باشید و آرام و ریلکس، کار را برای هر دو شما راحتتر میکند.
9: عادتهای آزاردهنده
تشخیص عادتهای آزاردهنده کار سختی است اما میتواند یک دلیل قاطع برای رد شدن شما باشد. عادتهای بد و آزاردهنده متداول از جوکهای زننده میتواند باشد تا پاک کردن بینیتان. تشخیص این عادتها کار سختی است چون معمولاً خودتان متوجه انجام آن نیستید. بهترین راه اینکه بفهمید عادتهای بدتان موجب خراب شدن شانستان در برخورد با خانمها میشود یا نه، این است که از دوستانتان بپرسید. دوستان ما همه عادتهای بد ما را میبینند و متوجه میشوند اما چون دوستمان هستند ممکن است نگویند. باید بفهمید عادتهای بدتان چه هستند و بعد سعی کنید از شر آنها خلاص شوید.
10: پُرحرفی
تا اینجا فهمیدیم که داشتن اعتماد به نفس و خودتان بودن در برخورد با خانمها خیلی خوب است اما ممکن است زیادی پیش روید. خیلی مهم است که صادق باشید و افکارتان را به زبان بیاورید اما اینکه هر چه که در ذهنتان میگذرد را به او بگویید اصلاً عاقلانه نیست. همه ما افکاری درون ذهنمان دارید که بهتر است برای خودمان نگه داریم. به همین دلیل است که از قدیم گفتهاند قبل از حرف زدن همیشه فکر کنید.
11: زمانبندی بد
اگر زنی را که میخواهید به او نزدیک شوید میشناسید، مثلاً همکارتان است، باید بیشتر مراقب زمانبندی باشید. نزدیک شدن به زنانی که به تازگی با نامزد قبلی خود به هم زدهاند فکر خوبی نیست. این بر هم خوردن رابطه میتواند بسیار دردناک باشد و باعث شود آمادگی روحی و روانی لازم را نداشته باشند. در چنین موقعیتی بهتر است بگذارید کمی زمان بگذرد تا به حالت عادی زندگی خود برگردد.
12 : نازک نارنجی نباشید
زن ها تحمل مردان نازک نارنجی، لطیف و حساس و نازنازی را ندارند. اگر جلوی نامزدتان نشان بدهید که از سوسک می ترسید، اگر از خانه با شما تماس می گیرند و یادآوری می کنند ساعت 11 صبح یک لیوان شیر بخورید، اگر موقع دیدن خون رنگ از چهره تان می پرد و به لرز می افتید، بدانید مرد قابل اتکایی برای یک زن به نظر نمی رسید و احتمال جواب رد شنیدن شما زیاد است.
13: مجردی سر نکنید
زنان برای ازدواج به دنبال مرد خانواده هستند. کسی که برای عزیزانش وقت می گذارد نه برای مجردی هایش، دوست های قدیمی و برنامه های شخصی اش. زنان به دنبال همسری می گردند که بچه ها را دوست داشته باشد و با افراد خانواده آنان رابطه خوبی برقرار و با آنان با احترام و مهربانی برخورد کند.
14: شما گزینه مناسبی نیستید
زمانهایی هست که به این دلیل دست رد به سینهتان میزنند که فقط شبیه و مناسب آنها نیستید. برای هر زنی یکسری ویژگیهای ظاهری و شخصیتی در مردها جذاب است. اگر شما آن ویژگیها را نداشته باشید، احتمال اینکه از طرف او رد شوید بسیار زیاد است. اما گاهیاوقات یک تیپ ظاهری یا شخصیتی خاصی نیست که برایشان مهمتر باشد. که در چنین شرایطی مشکلات دیگر باعث شنیدن پاسخ منفی خواهد بود. میتوانید با متناسب و آراسته نگه داشتن خودتان، شانستان را بالا ببرید اما گاهیاوقات این کافی نیست.
دختر و پسر در دوران نامزدی برای کسب شناخت از هم باید ویژگیهای شخصی خود را بیان کنند و از علاقهمندیهای خود صحبت کنند. به طور مثال اینکه "من بافتنی کردن را دوست دارم" یا "دوست دارم هر چند وقت یکبار مهمانی بگیرم"، با بیان این مسایل طرف مقابل میتواند خود را به خوبی سازگار کند. همچنین شما باید انتظار خود را از همدیگر نیز بیان کنید. این موارد جزو گفتنی های ضروری قبل از ازدواج هستند. اما به جز اینها، همه ما رازهایی داریم که مربوط به گذشته ما هستند. آنچه که در دوران پیش از ازدواج برای خیلی ها نگرانی ایجاد میکند، برخی ناگفتهها در زندگی است که گفتن شان می تواند دردسرساز باشد و نگفتن شان هم دردسرهای خودش را دارد. بنابراین سوالی که مطرح می شود این است: چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی جزو رازهای شخصی ما محسوب می شوند؟
ناگفتنی های قبل از ازدواج
یک قاعده کلی را باید به خاطر بسپارید. به طور کلی حفظ رازها در صورتی که آسیبی به زندگی مشترک شما وارد نکند، ایرادی ندارد. مثلا این که شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نباید با همسرتان در میان گذاشته شود اما این که یک نامزدی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. حالا تصور کنید که شما با نامزد سابقتان رو در رو شده اید و احساس می کنید که از طرف او زندگی تان تهدید می شود. در این شرایط، باید موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و از او کمک بگیرید. اینجاست که حد و مرز رازداری تعیین می شود. رازهای گذشته شما متعلق به خود شما هستند اما تا وقتی که آسیبی به زندگی مشترک امروزتان نرسانند.
این موضوع مصداق این حدیث است: "النجاه فی صدق". اگر این موضوع از زبان خود فرد توسط طرف مقابل شنیده شود، پذیرش این موضوع به مراتب بهتر است تا اینکه از طریق دیگری و توسط نفر سومی، موضوع مطرح شود.
رازهای بعد از ازدواج
اما درباره رازهای امروز چطور؟ یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند. اما در عین حال، بعد از ازدواج مواردی هست که به زندگی مشترک شما ارتباطی ندارد و می توانید آنها را با همسرتان در میان نگذارید. اختلافاتی که در خانواده پدری شما بروز کرده، چیزی نیست که مستقیما به همسر شما مربوط شود. حرف و حدیث هایی که پشت سر شما گفته می شود، نباید به خانه تان راه پیدا کند و اگر کسی از همسر شما بدگویی کرده، باید رازداری کنید و نگذارید او متوجه شود.
چشم ها را باز کنید
در زمان نامزدی ممکن است دختر و پسر به دلیل ایجاد وابستگی میان آنها، چشم خود را بر برخی حقایق ببندند. مهمترین راه برای مقابله با وابستگی کوتاه کردن مدت زمان نامزدی و توجه به کیفیت این دوران است تا شناخت واقعی حاصل شود. به طور نمونه میتوان به جای این که در مدت 6 ماه هفتهای یک ساعت به این موضوع اختصاص دهند، زمان به 3 ماه و هفتهای دو ساعت یا 45 روز و هفتهای 4 ساعت تغییر کند. به صورت فشرده اما به صورت عمیق مطالعات انجام میشود و از ایجاد وابستگی نیز جلوگیری میشود.
بیماریهای پنهان شده
مسئلهی مهم دیگری که ممکن است افراد از گفتنش هراس داشته باشند، بیماری است. افرادی که با صداقت تمام مسائل را در مورد سلامتی و یا عدمسلامتی خود بیان میکنند، میتوانند اعتماد طرف مقابل را نسبت به خود جلب کرده و حتی به او فرصت دهند او نیز اگر دچار مشکل و یا بیماری خاصی است بتواند به راحتی آن را بیان کند. درست است این احتمال وجود دارد طرف مقابل پا پس بکشد اما ازدواجی که با پنهان کردن چنین مسئلهی مهمی شکل بگیرد دوام چندانی نخواهد داشت.
خلقوخوی ناگفته
شخصیت و رفتار دختر و پسر نیز مورد دیگری است که احتمال دارد از دید طرف مقابل پنهان بماند. بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان میدهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار میکنند که کاملا خود را فرد ایدهآل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد. چرا که حتی یک بازیگر ماهر هم روزی از نقش بازی کردن خسته خواهد شد.
جیبهای خالی
گاهی افراد به خصوص پسرها مشکلات مالی خود را از خانوادهی همسر آیندهشان پنهان میکنند. این مسئله به خصوص برای افرادی اتفاق میافتد که از شرایط مالی همسانی برخوردار نیستند. آنها از ترس اینکه طرف مقابل را از دست بدهند وضع مالی خود را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند و تا زمانی که زندگی مشترک خود را آغاز نکردهاند، سعی میکنند هر ترفندی را در پیش گیرند تا رازشان فاش نشود. شاید چنین افرادی بتوانند به کسی که برای رسیدن به او تلاش میکنند، برسند اما مطمئنا پس از ازدواج که شرایط واقعی برای طرف مقابل آشکار شود، زندگیدچار مشکل خواهد شد.
ناگفته های خطرناک
مواردی که نام بردیم گاهی جزو ناگفته های رابطه و ازدواج هستند و به خودی خود می توانند باعث آشفتگی در روابط، از بین رفتن اعتماد و بهم خوردن ازدواج شوند. اما موارد دیگری هم هستند که به شکل خطرناکی، فاش شدن آنها می تواند جدایی را به همراه داشته باشد. مواردی که اصطلاح فقهی اش می شود تدلیس و در بیان خودمان، گنجشک را رنگ کردن و جای قناری جا زدن است. ازدواج قبلی، بیماری های مهم و معلولیت های پنهان، اعتیاد، اختلالات روانی و... از جمله مسائلی هستند که ممکن است هر ازدواجی را بهم بزنند.
خانهای که بر پایههای دروغ و نقش و نقاب ساخته شود، لرزان است و احتمال فروریختن آن بسیار است. صداقت مهمترین مسئلهایست که هر فرد برای آغاز زندگی مشترک باید به آن توجه داشته باشد. آدمهای صادق، اعتقادات قلبی عمیقی دارند که در گفتار و رفتارشان پیداست و البته تحقیق نیز مسئلهی مهمی است که باید آن را در حین انتخاب مدنظر داشت.
مواردی که می توان نگفت
در کنار همه این موارد، مسائلی هم هستند که می توانید درباره آنها سکوت کنید و با همسر آینده تان مطرح نسازید. این موارد عبارتند از:
اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اید و آنها را جبران کرده اید و دیگر تاثیری در زندگی تان ندارند و مطمئنید دیگر فاش نخواهند شد.
گناهانی که مرتکب شده اید و توبه کرده اید و بین شما و خدایتان بوده است.
اختلافات و مشکلاتی که در خانواده شما وجود دارد و تاثیری در زندگی مشترک تان نخواهد داشت.
این روزها اخبار تپشی سخت بر قلب و پیکره تهران افکنده است، تهران است وخیابان بهشت مقر شهرداری و شورای شهر تهران و زمانه انتخاب مدیریت شهری. اعضای جدید شورای شهر تهران، طی چند روز آینده ، از میان گزینهها به احتمال زیاد بین محمدباقر قالیباف - شهردار فعلی - و محسن هاشمی - مدیرعامل سابق متروی تهران - یکی را برمیگزینند در این گزارش استدلال دو عضو شورا از دو طیف طرفداران این دو نامزد شورای شهر آمده است.
مجتبی شاکری دیگر منتخب چهارمین دوره شورای شهر تهران گفت: «حدود 15 نفر برای شهردار آینده تهران مطرح هستند اما در واقع رقابت اصلی میان آقای قالیباف و محسن هاشمی است.»
شاکری در پاسخ به این سوال که کدام یک از این دو نفر برای تصدی شهرداری تهران از سوابق و تجارب مدیریتی بیشتری برخوردار هستند؟، گفت: «اعضای شورا شاخصهای بیست گانهای را در چهار محور مدیریتی، رویکردی، شخصیتی و اعتقادی و ارزشی طراحی کردند.»
وی ادامه داد: «استمزاجی که ما نسبت به کاندیداهایی که مطرح بودند از جمله این دو نفر داشتیم نشان دهنده فاصله جدی میان آقای قالیباف با سایر کاندیداها است. چرا که کارنامه آقای قالیباف هم به لحاظ شخصیتی و هم به لحاظ مدیریتی که در بخشهای کلان از جمله نیروی هوایی، نیروی انتظامی و شهرداری تهران سابقه فعالیت داشتند با دیگران قابل قیاس نیست.»
وی افزود: «آقای محسن هاشمی زیرمجموعه یکی از معاونتهای نُه گانه شهرداری (در بخش مترو) فعالیت کردند و در مدیریت کلان سابقهای ندارند. لذا از این جهت استمزاج اولیه حاکی از امتیاز بالاتر آقای قالیباف نسبت به آقای هاشمی است.»
شاکری درباره انتقاد برخی اعضای شورا به انتخاب مجدد قالیباف به جهت هشت سال شهردار بودن وی و اینکه دارای انگیزه و ایده جدیدی نیست گفت: «به این انتقاد سه پاسخ میتوان داد. پاسخ اول اینکه آقای هاشمی هشت سال رئیس جمهور بودند و سال 92 مجددا کاندیدای انتخابات شدند و همه اصلاحطلبان نیز از ایشان استقبال کردند.»
وی ادامه داد: «پاسخ دوم اینکه برخی از وزرایی که اکنون در دولت آقای روحانی حضور دارند پیش از این سه دوره وزیر بودند، اما اکنون دوباره در مدیریت سطح بالایی قرار گرفتند.»
« آقای قالیباف و محسن هاشمی دوستان دوران جنگ من هستند. محسن هاشمی را با تخضض و نبوغ شان در ساخت موشک سوخت جامد در دوران جنگ و نیاز ضروریمان به این تکنولوژِی به خاطر دارم و آقای قالیباف هم در ذهن من همان سپاهی با لباسهای خاکی است که از خط مقدم جبهه برمیگشتند.»
وی افزود: «پاسخ سوم اینکه کدام منع قانونی برای این امر وجود دارد؟ استدلال مهم آقای روحانی برای دفاع از وزرا در مجلس این بود که عنوان میکردند اکنون دوره آزمون و خطا نیست و به همین دلیل وزرای باتجربه معرفی کردند. لذا حتی اگر با همین معیار آقای روحانی بخواهیم دست به انتخاب شهردار آینده بزنیم یک شهردار باتجربه و با کارنامه روشن بهتر از فردی است که تجربهای در کارنامه خود ندارد.»
محمد سالاری منتخب چهارمین دوره شورای شهر تهران گفت: «طیف اصولگرای شورا بیشتر به دنبال شهردار شدن آقای قالیباف هستند؛ هرچند گزینههای دیگری همچون آقای فتاح، نیکزاد و رستم قاسمی نیز درمیان آنها مطرح است اما گزینه اصلی آنها آقای قالیباف است.»
وی ادامه داد: «اما در طیف اصلاح طلب در یک فرایند بررسی چند نفر مطرح شد که در نهایت به 6 گزینه ختم شد که عبارت بودند از آقایان محسن هاشمی، مهرعلیزاده، صفدر حسینی، مصطفی سلیمی، اصغر نصیری و خانم ابتکار که قرار شد برنامههای خود را ارائه کنند و پس از بررسی یک نفر از میان آنها به عنوان کاندیدای نهایی انتخاب شود. پس از بررسی برنامهها کل اصلاح طلبان و اعضای مستقل حاضر در جلسه به محسن هاشمی برای معرفی به شورای شهر تهران رای مثبت دادند.»
سالاری در پاسخ به این سوال که کدام یک از کاندیداهای مطرح برای تصدی شهرداری تهران از سوابق و تجارب مدیریتی بیشتری برخوردار هستند؟، گفت: «آقای دکتر قالیباف هشت سال شهردار تهران بودند و انصافا در زمینه عمرانی کارهای خوبی انجام دادند؛ هرچند در حوزه نرم افزاری و بحثهای فرهنگی و اجتماعی و بحث داخل محلات کارهای زیادی انجام نشده است اما زحمات ایشان واقعا قابل تقدیر است.»
وی ادامه داد: «اما به نظر ما هشت سال برای اداره شهر کافی است؛ چون وقتی فردی هشت سال شهردار شهری مانند تهران است هرچه ایده و انگیزه داشته از بین رفته و ایدههای خود را انجام داده است. لذا لازم است فردی شهردار شود که با رویکردی جدید و انگیزههای قوی بتواند مواردی که در دوران مدیریت قبلی از آن غفلت شده به سرانجام برساند و البته اینجا بحث ضعف آقای قالیباف مطرح نیست.»
سالاری گفت: «آقای محسن هاشمی یک متخصص در حوزه حمل و نقل ریلی است و دارای کارنامه درخشانی در این حوزه است و مردم هر روز از دستاوردهای ایشان استفاده میکنند و در دوران مدیریتی نیز نشان داده با همه شهرداران میتواند کار کند و فردی کم حاشیه است.»
وی ادامه داد: «در بدنه مدیریت شهری و اذهان عمومی نیز به ایشان اقبال خوبی صورت گرفته است. لذا ضمن احترام به آقای دکتر قالیباف با توجه به اینکه ایشان هشت سال شهردار تهران بودند من فکر میکنم اگر نیروی جدیدی شهردار تهران شود بهتر است.»
این منتخب چهارمین دوره شورای شهر تهران در پایان تصریح کرد: «در نهایت هر فردی که شهردار شود (چه از طیف اصولگرا و چه از طیف اصلاح طلب) همه ما باید بپذیریم و با ایشان همکاری کنیم و هدف ما خدمت رسانی به مردم باشد.»
به نظر ما هشت سال برای اداره شهر کافی است؛ چون وقتی فردی هشت سال شهردار شهری مانند تهران است هرچه ایده و انگیزه داشته از بین رفته و ایدههای خود را انجام داده است. لذا لازم است فردی شهردار شود که با رویکردی جدید و انگیزههای قوی بتواند مواردی که در دوران مدیریت قبلی از آن غفلت شده به سرانجام برساند
مشاور رئیسجمهور نیز برخی خبرسازیها در مورد حمایتش از محمدباقر قالیباف را تکذیب کرد و تاکید کرد که سخنان وی تحریف شده است و له و علیه هیچ یک از کاندیداهای شهرداری تهران گفت و گویی انجام نداده است.
اکبر ترکان با بیان اینکه حضور او در جلسه شورای شهر تهران به عنوان رئیس شورای عالی فنی شهرداری تهران بوده است، گفت:« من، قالیباف و محسن هاشمی را از دوران جنگ می شناسم و تصویری که از هر دو دارم به روزهای جنگ برمیگردد اما به هیچ وجه در حمایت از آقای قالیباف گفت و گویی نکردهام.»
وی با بیان اینکه انتخاب شهردار تهران جزو اختیارات و حقوق شورای شهر تهران است و نباید یکی از کاندیداها در صدد جلب حمایت دولت باشد، اظهار داشت:«حضور اینجانب در شورای شهر تهران برای تصویب نظام فنی و اجرایی شهرداری تهران بود که از یک سال و نیم پیش من به همراه آقایان حسینی و عطالله هاشمی روی آن کار میکردیم.»
مشاور رئیس جمهور، افزود:« از آقای چمران خواسته بودیم تا پیش از پایان عمر شورای شهر این موضوع را در دستور کار شورا بگذارندتا با حضور در شورای شهر در مورد این نظام جامع توضیحاتی را ارائه دادیم.»
ترکان تاکید کرد:« بنابراین برخلاف برخی رفتارهای دور از اخلاق برخی رسانهها، حضور من در شورای شهر در مورد تایید و حمایت از آقای قالیباف نبوده است و بحث تصویب نظام فنی و اجرایی شهرداری بوده است . انتخاب شهردار برعهده اعضای شورای شهر است و اینجانب به عنوان یک عضو دولت نه بر له و نه علیه هیچ یک از کاندیداها موضع نمیگیرم.»
وی در مورد آشناییاش با قالیباف و محسن هاشمی گفت:« آقای قالیباف و محسن هاشمی دوستان دوران جنگ من هستند. محسن هاشمی را با تخضض و نبوغ شان در ساخت موشک سوخت جامد در دوران جنگ و نیاز ضروریمان به این تکنولوژِی به خاطر دارم و آقای قالیباف هم در ذهن من همان سپاهی با لباسهای خاکی است که از خط مقدم جبهه برمیگشتند.»
مشاور رئیسجمهور تصریح کرد:« رفاقتم با آقای قالیباف به احترام دوران جنگ است. من قالیبافی که لباس سپاهی و سر و روی خاکی دارد در ذهنم مانده است و آن قالیباف را دوست دارم.»
وی در مورد آشنایی اش با محسن هاشمی هم گفت: «شناختم بامحسن هاشمی هم از روزهای جنگ است. ایشان در پروژه موشکی کار بسیار بزرگی انجام داد و با پیگری و تخصص شان توانستند، ساخت کارخانه موشک های سوخت جامد را با اراده ایشان انجام دادیم .محسن هاشمی فرزند برومند آیت الله هاشمی است و ظرفیت علمی بالایی را در این زمینه دارد.»
توفیقی هنوز وزیر علوم نشده و شاید در دولت یازدهم هم نشود اما عزل و نصب های او در وزارتخانه حساس علوم خیلی ها را شوکه کرده و برخی نمایندگان حتی به علت اقدامات سرپرست وزارت علوم قصد دارند طرح محدودیت اختیارات سرپرستان وزارتخانه ها را به تصویب برسانند. برخی نمایندگان مجلس هم این کار توفیقی را درو کردن مدیران و روسای دانشگاه ها تلقی کرده اند. حجتالاسلام سلیمی با انتقاد از عزل و نصبهای شتابزده سرپرست وزارت علوم گفت: هرچه سریعتر باید جلوی این اقدامات گرفته شود.
حجتالاسلام علیرضا سلیمی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به برکناری حجتالاسلام شریعتی از ریاست دانشگاه علامه طباطبایی توسط سرپرست وزارت علوم اشاره کرد و اظهارداشت: این برکناری و انتصاب در حالیست که سرپرست ممکن است از سوی رئیسجمهور به عنوان وزیر انتخاب نشود و حداکثر 3 ماه در این سمت باقی بماند.
عضو کمیسیون آموزش مجلس با اشاره به دیگر عزل و نصب های صورت گرفته در وزارت علوم، طرح این سۆال که آیا منطقی است در طی این 3 ماه این همه عزل و نصب صورت گیرد، تصریحکرد: ما انتظار داشتیم سرپرست وزارت علوم به جای داس، کلید در دست داشته باشد و شعار تدبیر و امید را محقق کند. به نظر میرسد قصد و غرض از این عزلو نصبهای شتابزده این است که فشار بر روی وزیر بعدی کم شود. به همین علت هرچه سریعتر باید جلوی این اقدامات گرفته شود؛ چراکه ممکن است وزیر بعدی این عزل و نصبها را نپسندد.
سلیمی با بیان اینکه آقای نصیری قیداری معاون پارلمانی وزارت علوم باید این نکات را با آقای توفیقی مطرحکند، افزود: ما در آستانه اول مهرماه هستیم و نباید دانشگاهها را با این تنش مواجه کنیم.
نماینده تهران در مجلس گفت: عملکرد توفیقی نشان میدهد وی فردی است که از حزبالله انتقام میگیرد و قطعاً مجلس عکسالعمل سختی نشان خواهد داد؛ از جمله اینکه نمایندگان در صحن مجلس به رئیسجمهور در این زمینه تذکراتی دادند.حجت الاسلام روحالله حسینیان چهره شاخص مجلس شورای اسلامی درباره عزل و نصبهای سرپرست وزارت علوم اظهارداشت: متاسفانه آقای توفیقی هرچه نیروهای متدین، ولایی و انقلابی هستند را از دانشگاهها کنار میگذارد.
وی تصریح کرد: شاید توفیقی به عنوان یک جاده صاف کن، این اقدامات را برای وزیر بعدی انجام میدهد یا اینکه با این عمل نشان میدهد که وی به عنوان وزیر معرفی خواهد شد ولی قطعاً آقای توفیقی باید بداند رفتار وی که سابقه عملیاتی نداشته و هیچ سرپرستی با وزارتخانه تحت سرپرستی خود اینگونه برخورد نکرده است.
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه اقدامات توفیقی در رای اعتماد مجلس به وی در صورت معرفی بعنوان وزیر پیشنهادی تاثیرگذار است، یادآور شد: عملکرد توفیقی نشان میدهد که وی فردی است که از حزبالله انتقام میگیرد به ویژه اینکه برکناری شخصیتهایی مثل آقای شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، خواجهسروی معاون فرهنگی وزارت علوم و یا رئیس دانشگاه اصفهان این ادعا را اثبات می کند.
ما انتظار داشتیم سرپرست وزارت علوم به جای داس، کلید در دست داشته باشد و شعار تدبیر و امید را محقق کند. به نظر میرسد قصد و غرض از این عزلو نصبهای شتابزده این است که فشار بر روی وزیر بعدی کم شود. به همین علت هرچه سریعتر باید جلوی این اقدامات گرفته شود؛ چراکه ممکن است وزیر بعدی این عزل و نصبها را نپسندد
وی تصریح کرد: رئیس جمهور وعده داده بود که با کلید با این ساختار حکومتی برخورد کند و اینطور که آقای توفیقی داس گرفته ظاهرا تصمیم دارد مثل دوم خرداد به قلع و قمع نیروهای ارزشی بپردازد.
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به این سوال که آیا این وزارتخانه به انتقاداتی که درباره رئیس دانشگاه انجام شده واکنش نشان می دهند، گفت: انتقادات به این وزارتخانه ارسال شده و در دست بررسی است و ان شاءلله در روزهای آینده تصمیمگیری خواهد شد.
جعفر توفیقی سرپرست وزارت علوم با حضور در جمع خبرنگاران درباره انتصابهای اخیر در این وزارتخانه گفت: تاکنون تنها دو انتصاب جدید در این وزارتخانه انجام شده است.
وی افزود: تغییر روسای دانشگاه ها تنها در یک مورد بوده است و تنها دو معاونت امور مالی و معاونت امورمجلس تغییر کرده اند.
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به سوالی در این باره که آیا این وزارتخانه به انتقاداتی که درباره رئیس دانشگاه انجام شده واکنش نشان می دهند؟ اظهار داشت: انتقادات به این وزارتخانه ارسال شده و در دست بررسی است و ان شالله در روزهای آینده تصمیم گیری خواهد شد.
توفیقی در ادامه سخنان خود درباره معرفیاش به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت علوم گفت: تعاملات خوبی بین نمایندگان مجلس برقرار است و در حال تعامل هستیم و برنامه هایمان را اعلام کردیم و اگر بنده معرفی شوم برنامه های بیشتری را اعلام خواهیم کرد.
وی درباره این که برنامه هایتان را به نمایندگان خواهید داد یا خیر گفت: فعلا ارتباطات به صورت غیررسمی و تعاملات فردی با نمایندگان مجلس بوده است.
آمار سقط جنین و بیماری هایی که به واسطه سقط های غیر قانونی رخ می دهد در حال افزایش است و به مرز هشدار نزدیک شده است. سقط جنین هایی که توسط افراد غیر پزشک با استفاده از امکانات غیر قانونی صورت می گیرند.
1. همه چیز طبق برنامه ریزی اش پیش رفت. موفق شده بود توجه زرنگ ترین پسر دانشگاه را جلب کند تا به خواستگاری اش بیاید، او را راضی کند که به درخواست دانشگاه سوربن فرانسه پاسخ مثبت دهد، عروسی باشکوهی برگزار کند، به همه آشنا و فامیل فخر بفروشد و این مژده را بدهد که در آینده ای نزدیک به خاطر بورسیه شوهرش، تابعیت فرانسه را هم بگیرد. او سال ها رویای حضور در پاریس شهر عشاق را در سر می پروراند و حالا در یک قدمی رسیدن به آرزویش بود. شوهرش دو ماهی می شد که به فرانسه رفته بود و حالا منتظر تماس سفارت بود تا برای اقامتش اقدام کند و این اتفاق خیلی زود افتاد. طبق قانون کسانی که متقاضی تابعیت فرانسه هستند و همه مراحل اقامت را می گذراندند شهروند درجه دو فرانسوی محسوب می شدند و حالا زمان شهروند درجه دو شدن بود! مقابل آینه، کمی "مقیم فرانسه شدن" را تمرین کرد و راهی سفارت شد. در سفارت از او خواستند که در اسرع وقت مدارکش را که از شناسنامه گرفته تا برگه آزمایش بارداری و مدارکی که نشان می دهد همسر شوهرش هست را تحویل دهد. او حالا خوشبخت ترین زن بود.
2. همه برنامه هایش به هم خورد. وقتی تکنسین آزمایشگاه به او گفت که مبارک باشد انگار دنیا رو سرش خراب شده بود. او نمی توانست به فرانسه برود و ذوق و شوق فرانسوی شدن مانع از اطلاع از بارداری اش شده بود. اگر حتی اجازه داشت با شکم ورم کرده به فرانسه برود هرگز این کار را نمی کرد. نمی خواست هنوز چیزی از زندگی مشترک نفهمیده، مادر شود. او می خواست حالا حالاها جوانی کند و بهترین سالهای عمرش را بدون دغدغه در پاریس بگذراند. و بچه همان دغدغه اش می شد که اجازه لذت بردن از زندگی را نمی داد. اصلا همه دوست و آشنا که تا مدتی پیش به آنها فخر می فروخت به او می خندیدند که عجله داشتی؟ نمی خواست شوهرش و هیچ کس دیگر از موضوع باخبر شود. هیچ کس. اگر شوهرش می دانست آن قدر خوشحال می شد که فرانسه نمی ماند. پدرو مادرش هم قطعا از نوه دار شدنشان استقبال می کردند. باید فکری می کرد. همان اول، آخرین راه به ذهنش رسید. سقط.
او برای یک آمپول زدن ساده استرس داشت چه برسد به الان که می خواست رحم خود را تخلیه کند. در اینترنت خوانده بود که "آسپیراسیون خلاء" یکی از روشهای سقط جنین است که عوارض گوناگونی مثل سوراخ شدگی رحم، عفونت لگن خاصره، عفونت رحم، ماندن جفت و... دارد
3. گفته بودند کورتاژ راحت ترین راه است. زمان سقط دارویی گذشته بود و نمی توانست سقط دارویی انجام دهد چون پیدا کردن دکتر یا هر کسی که کار سقط را انجام می داد یا دارویی تجویز می کرد چند روز از وقتش را گرفت. شوهرش هم هر روز تماس می گرفت و می خواست تکلیف سفر همسرش را بداند. حالا به مطب دنج خانم دکتر رسیده بود. او برای یک آمپول زدن ساده استرس داشت چه برسد به الان که می خواست رحم خود را تخلیه کند. در اینترنت خوانده بود که "آسپیراسیون خلاء" یکی از روشهای سقط جنین است که عوارض گوناگونی مثل سوراخ شدگی رحم، عفونت لگن خاصره، عفونت رحم، ماندن جفت و... دارد. به همین علت تا توانسته بود داکسی سیکلین و مترونیدازول (آنتی بیوتیک) خورده بود تا حداقل خطر عفونت کاهش یابد. حالش از فضای مطب دکتری که عمل غیرقانونی می کرد و از آدمهای آنجا به هم می خورد. در همان اینترنت خوانده بود که سقط هم نوعی قتل است، نوعی جنایت و این کار گناهی بزرگ محسوب می شود و حالا او با همه آنها که دقایق و ساعاتی بعد گناهکاران بزرگی می شدند در یک جا حضور داشت. آرام و قرار نداشت. با خود فکر کرد که گناه او از همه بیشتر است چون پدر بچه از این کار او خبر ندارد اما او هم چاره ای ندارد. باید همه چیز طبق برنامه او پیش می رفت و حداقل چند سال اول زندگی را راحت زندگی می کرد؛ یک زندگی فرانسوی!
4. فرودگاه شارل دوگل پاریس شلوغ است. هر چی به گذشته فکر می کند بیشتر زجر می کشد. همه چیز درست پیش رفت. او از شر جنین راحت شد، به واسطه بورسیه بودن شوهرش اقامت مشروط گرفت و زندگی خوب و خوشی آغاز کرد اما زندگی به خوبی و خوشی پایان نیافت! 2 سال بعد از حضور در پاریس، شوهرش گفت که قصد دارد پدر شود. شوهرش به او اطلاع داد اگر بچه آنها در پاریس به دنیا بیاید با توجه به شرایطی که دارند به هر سه نفر آنها تابعیت فرانسه می دهند. ابتدا توجه نکرد اما وقتی تعداد مراجعه به آزمایشگاه به اندازه انگشتان دو دستش شد نگران شد. این حقیقت داشت و او دیگر بچه دار نمی شد. نمی توانست باور کند و به توصیه شوهرش به متخصص مراجعه کرد. پزشک او هم از جریان سقط باخبر شد و بعد شوهرش. شوهرش نمی توانست باور کند که همسرش مهمترین موضوع زندگی اش را از او پنهان کرده و حالا بعد از مدتها به خاطر نازا شدن همسرش که یکی از عوارض جانبی سقط است از جریان مطلع شود. از نظر او اقدام همسرش نابخشودنی بود و اگر قابل بخشش هم بود نمی خواست بدون بچه زندگی شان ادامه داشته باشد. حالا شوهرش او را به ایران می فرستد تا در آینده ای که دور نیست برای آخرین بار در دفتر طلاق او را ملاقات کند. فرودگاه شارل دوگل هنوز شلوغ است. شلوغ.
اگر حتی اجازه داشت با شکم ورم کرده به فرانسه برود هرگز این کار را نمی کرد. نمی خواست هنوز چیزی از زندگی مشترک نفهمیده، مادر شود. او می خواست حالا حالاها جوانی کند و بهترین سالهای عمرش را بدون دغدغه در پاریس بگذراند
5. آمار سقط جنین و بیماری هایی که به واسطه سقطهای غیر قانونی رخ می دهد در حال افزایش است و به مرز هشدار نزدیک شده است. سقط جنین هایی که توسط افراد غیر پزشک با استفاده از امکانات غیر قانونی صورت می گیرند، باعث اختلال های قلبی- عروقی و عفونت های شدید و در مواردی باعث خارج شدن رحم از بدن مادر و در نهایت ممکن است منجر به مرگ مادر شوند. بروز عفونت و زخمهای عفونی در خارج و داخل رحم به دلیل دستکاری های انجام شده در حین ختم حاملگی، می تواند منجر به عفونت لوله و چسبندگی داخل رحمی و عقیمی دائم زن شود.