وب سایت عاشورا

نویسندگان
آخرین نظرات

۸۲ مطلب با موضوع «بخش های اصلی :: حجاب» ثبت شده است

افسران - شکلات...!!!!

در حسرت شهادت

افسران - بدون شرح

در حسرت شهادت

افسران - حجاب و عفاف

در حسرت شهادت

افسران - آفرین!!


آفرین خواهر عزیزم!

آفرین به بی حجابیت

آفرین به ارتباط اجتماعی بالایی که داری و ارتباط هایی که صرفا برای شوخی برقرار می کنی.

آفرین به این که بی خبر از همه جا کشورت را عقب مانده میخوانی و روز و شب BBC ؛ VoA ؛gem tv ؛mano to

را زیرو رو میکنی!

آفرین به قهقهه های گاه و بی گاهت که برای جلب توجه پسرکان شهرم میزنی

راستی برادر حالت چه طور است؟موفق به بالا کشیدن شلوارت شده ای؟!!

ابروهایت چهطور؟پهن برداشته ای یا باریک؟

چه بگویم؟

24سال پیش شیرمردانی بوده اند که تا آخرین قطره ی خون خود را فدایی این مرز و بوم کرده اند

خاک اینجا از خون شهدا سیراب است

خون های زیادی برای پایمال کردن باقی مانده است!

نگـــــــــــــــــــــــران نباشیــــــــــــــــــــــــــــــد

در حسرت شهادت

برادرم ، من در این گرمای تابستان چادر سر میکنم ، سخت است ولی تنها 3 ماه است ، چادر آزادی حرکت و دستانم را می گیرد ، سخت است ولی نه زیاد،

چادر سر کردن مسئولیت می آورد و انتظار ، ولی تمام اینها سخت تر از کار تو نیست ، سخت تر از کار تو نیست که باید در تمام طول سال سر به زیر راه بروی و از میان شیاطین متحرک کوچه ها و خیابان ها، از میان بانوانی که نتوانسته اند خودنماییشان را کنترل کنند ، سالم رد شوی ،

از تو سخت تر نیست که همیشه باید مراقب خودت باشی وقتی می خواهی بیرون بروی یا فیلمی ببینی یا به اینترنت وصل شوی ، زیرا شیاطین برایت کمین کرده اند . از تو سخت تر نیست که در این هجوم بی مهابای وسوسه های دلفریب و پلیدی های نا جوانمردانه باید پاک باقی بمانی.

و خداوند مرد را قوی آفرید زیرا وظیفه ات بسی سنگین تر است و اگر در این آزمون ها پیروز شدی ،مردی خدایی میشوی!






منبع:وبلاگ زینت زن=حفظ حجاب

در حسرت شهادت





 همه دعواها سر یه عکس بود. عکسی که توش یه دختر خانومی تابلویی به دستش گرفته بود که روش نوشته شده بود:من چادرم را دوست دارم.



چرا باید چادر سر کنم .دست و پایمو تنگ میکنه.خستم می کنه.وقتی چادر سر می کنم نگرانم که از سرم بیفته,گرمم می شه,آخه چرا باید چادر سر کنم.اصلا مگه نمیگن رنگ مشکی مکروهه؟ مگه فقط حجاب چادره و...

این ها گفته های دوستم هلیا بود که همش توی گوشم زمزمه می کرد.من به چادر علاقه داشتم ولیکن با این حرف ها کم کم داشت مهر حجاب از دلم میرفت.اصلا داشتم به این فکر می افتادم که کی راست میگه و کی دروغ !

هلیا میگفت....

در حسرت شهادت

افسران - محجبه ها چه می کنند؟


یکی از کارهای محجبه ها محافظته.

در حسرت شهادت

خواهرم خوب چادرت را بر سرت محکم کن روزگار سختی در راه است


افسران - خواهرم خوب چادرت را بر سرت محکم کن روزگار سختی در راه است

در حسرت شهادت

چیزی که عوض دارد گله ندارد!(پایگاه اینترنتی مقتدر مظلوم)

امروز شیطان شدی…………چشم های پسران را؛
فردایی زود…….شیطان می شوند هزاران چشم……دل همسرت را؛
حواست باشد بانو!
چیزی که عوض دارد گله ندارد!

در حسرت شهادت

مقتدر مظلوم:مرجع کد ابزار مذهبی (نوای آنلاین) و شهدا

آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...

آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...

در حسرت شهادت