شنیده ها حاکی از آن است که به زودی ، دانشمند فرزانه و متدین ، وزیر سابق امور خارجه ،دکتر علی اکبر صالحی ، به جایگاه اصلی اش ، یعنی ریاست سازمان انرژی اتمی که یکی از معاونت های رئیس جمهور است ، باز خواهد گشت.
شنیده ها حاکی از آن است که به زودی ، دانشمند فرزانه و متدین ، وزیر سابق امور خارجه ،دکتر علی اکبر صالحی ، به جایگاه اصلی اش ، یعنی ریاست سازمان انرژی اتمی که یکی از معاونت های رئیس جمهور است ، باز خواهد گشت.
چرا باید یهود را شناخت؟
برای صحبت راجع به یهود شناسی منطقی است که ابتدا بپرسیم:« چرا باید یهود را شناخت؟» و « این چه ویژگی است که یهود را صاحب امتیاز قابل تحقیق بودن می کند؟»
پاسخ این سوال را باید این گونه داد:
این دین کهن ترین دین از ادیان بزرگ سامی است؛ ادیان سامی ادیانی هستند که به حضرت ابراهیم (علیه السلام) منتسب هستند؛ یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام. برای شناخت دو دین دیگر در هر حال لازم است ابتدا به سراغ یهودیت برویم. زیرا مسیحیت دینی است که از دل یهودیت زاده شده است و با این دین مشترکات زیادی دارد؛ از جمله کتاب مقدس.
توجه به این نکته نیز جالب است که مسیحیت دارای بیشترین تعداد پیروان در جهان است و دین رسمی اروپا یا به عبارتی «غرب» به شمار می آید... و برای غرب شناسی ناچار باید به سراغ مسیحیت رفت و شناخت مسیحیت میسر نمی شود جز با شاخت یهود.
در قرآن کریم نیز تعداد زیادی از آیات به یهودیان اختصاص داده شده است و نیز اگر در لا به لای صفحات تاریخ اسلام جستجو کنید به نقش فراوان یهودیان در جریان حوادث مهم پی می برید. با این وجود آیا بی اطلاعی از ماهیت این دین بی اطلاعی از حجم عظیمی از آیات قرآن و پرسه وسیعی از وقایع تاریخ اسلام نیست؟
نکته ی دیگری نیز هست که کمتر به آن توجه شده است...
یهودیان با وجود تعداد کمشان صاحب حجم زیادی از ثروت جهان هستند؛ صاحب رسانه های بزرگ خبری، سینمایی و حتی مذهبی و نیز شاید جالب باشد که بدانید بر95% رسانه های دنیا تسلط مستقیم یا غیر مستقیم دارند...
آنها سعی می کنند افکار و عقاید گوناگونی تولید کنند و با این وسیله اهداف خود را پیش ببرند؛ شناخت این افکار، عقاید، اهداف و مبارزه با آنها میسر نیست جز با شناخت دینشان!
اما نکته ی دیگر این که آن چه در این پست های پیاپی به عنوان یهودیت مطرح می گردد آنجا که در رابطه با عقاید دینی است شامل همه و آنجا که در رابطه با عقاید خاص است تنها شامل«یهودیت صهیونیسم» است...
فراموش نکنید یهودیت صهیونیسم شاخه ای باطل از دین یهود است؛ در نقاط گوناگون جهان یهودیانی هستند که اقدامات رژیم غاصب اسرائیل را محکوم می کنند و آن را به رسمیت نمی شناسند. همانگونه که وهابیت شاخه ای باطل از اسلام است و جمیع مسلمین( چه شیعه و چه سنی) این گروه را به رسمیت نمی شناسند.
در پست های آینده به تفصیل راجع به کتاب مقدس؛ عقاید و افکار و فرقه های یهودیت صحبت می کنیم...
یا علی...دورنمای انتظار
1.خوشبینی به آینده بشریت.
2. پیروزی نهایی صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادی و صداقت بر زور و استکبار و ظلم و اختناق ودجل (دجالگری وفریب).
3. حکومت جهانی واحد.
4. آبادانی تمام زمین در حدی که نقطه خراب و آباد ناشده باقی نماند.
5. بلوغ بشریت به خردمندی کامل و پیروی از فکر و ایدئولوژی و آزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی.
6. حداکثر بهرهگیری از مواهب زمین.
7. برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت.
8. منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ربا، شرب خمر، خیانت، دزدی، آدمکشی و خالی شدن روانها از عقدهها و کینهها.
9. منتفی شدن جنگ و برقراری صلح و صفا و محبت و تعاون.
10. سازگاری انسان و طبیعت.
دو نوع انتظار
انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده، تحرک بخش، تعهدآور، عبادت، بلکه با فضیلت ترین عبادت است و انتظاری که ویرانگر، بازدارنده، فلج کننده، و نوعی« اباحیگری» محسوب میشود. این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم و تاریخی مهدی موعود(عج) است که به نوبة خود از دو نوع بینش درباره تحولات تاریخی ناشی میشود. اکنون به تشریح این دو نوع انتظار می پردازیم و از انتظار ویرانگر آغاز می کنیم.
بخش دوم از سلسله مقالات پیوند غدیر و مهدویت:
مراتب بیعت :
بیعت سه گونه تحقق میپذیرد : بیعت قلبی ، زبانی و ظاهری .
بیعت قلبی ، شرط اصلی
مرحوم صاحب مکیال بیعت قلبی را چنین معنا می کنند:
« تصمیم قلبی محکم و ثابت بر اطاعت امام و یاری او با نثار جان ومال .»(1)
وقتی به ولایت امام معترف و معتقد باشیم ، طبیعتاً پذیرفتهایم که او از ما به ما سزاوارتر باشد . او را صاحب ومالک اصلی دارایی خود دانستهایم و آنچه در دست داریم را فضل او و امانت او میدانیم . اینگونه علاوه بر اینکه گوش به فرمان او و دست به خدمت او و پیگیر دستور اوییم ، آنچه داریم در راه او صرف میکنیم . اگر امام یار بخواهد ،ما جان نثاریم و اگر از مالمان طلب کند ، به پایش میریزیم . اگر این آمادگی و عزم قلبی در ما ایجاد شده باشد ، یقیناً با قلب خویش این بیعت را انجام دادهایم . اینگونه بیعتی ، شرط اساسی و پایهای عهد و میثاق است و اگر اینگونه عهد سپاری و پیمانبندی در روح و قلب ما شکل بگیرد ، رکن اصلی بیعت را به دست آوردهایم.